کد پرچم
ترافالگار؛ مهم ترین نبرد دریایی تاریخ - آپدیت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]

ترافالگار؛ مهم ترین نبرد دریایی تاریخ

ارسال‌کننده : سیاوش قربان زاده در : 90/8/9 2:8 عصر

ترافالگار؛ مهم ترین نبرد دریایی تاریخ

بررسی جنگی که انگلستان را بزرگ ترین قدرت آن زمان کرد و آغازگر عصر ویکتوریا بود
پس ازوقوع انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 و اولین برخورد دنیای جدید با انقلاب، حکومت تازه تاسیس پاریس آماج حملات نیروهای اروپایی قرار گرفت ولی نیروی انقلاب فرانسه بسیار بزرگ تر ازآن بود که بخواهد به این سادگی ها در مقابل دشمنان سر فرود آورد. بعد از انقلاب فرانسه، یک سری نبرد زنجیر‌وار به وقوع پیوست که در انتها منجر به تثبیت انقلاب و به رسمیت شناخته شدن آن شد اما در این دوران پرآشوب و هیاهو، بی شک مهم ترین رویداد، برخاستن و قد کشیدن سرجوخه توپخانه ای کوتاه قد بود که تبدیل به یکی از بزرگ ترین سرداران تاریخ شد؛ ناپلئون بناپارت. او با جنگ طلبی و زیاده خواهی توانست در مدت کوتاهی فرانسه را به یکی از بزرگ ترین قدرت های دنیا تبدیل کند. این چیزی نبود که قدرت های آن روز، مخصوصاً انگلستان به راحتی آن را بپذیرد. این شد که به سرعت اتحادهای بزرگی علیه فرانسه به وجود آمدند که البته درابتدا با نبوغ جنگب ناپلئون شکست خوردند.

اما این همه ماجرا نبود. پیروزی های نظامی ناپلئون باعث ثبات موقت و توازن قوا در اروپا شد. حال زمان آن رسیده بود تا فرانسه دشمن بزرگ خود را از سر راه بردارد. ناپلئون که به سبب این پیروزی ها لقب امپراتور را به خود داده بود و انقلابی را که برای آزادی به وجود آمده بود تبدیل به یک دیکتاتوری کامل کرده بود، می خواست نیروهای اصلی خود را به سمت کانال مانش حرکت بدهد تا در یک فرصت مناسب با عبور ازاین آبراه باریک، لندن را فتح کند. این هدف به قدری برایش مهم بود که ناپلئون به دریادار لویی دولاتوش- ترویل، فرمانده نیروی دریایی فرانسه گفت: «اگر بتوانیم تنها شش ساعت بر دریای مانش [مهم ترین شاه راه ارتباطی انگلستان با قاره اروپا] مسلط بمانیم، آقای دنیا خواهیم شد.» اما عمر ترویل برای این نبرد کفاف نداد. او در سال 1804 در گذشت و ناپلئون فرماندهی نیروی دریای را به دریاسالار پیر، چارلز ویولنوو سپرد. ولی همه چیزآن گونه که ناپلئون انتظار داشت پیش نرفت. لندن با کمک دیپلمات های برجسته و ثروت هنگفت خود، اتریش، روسیه و سوئد را با هم علیه ناپلئون متحد کرد. در سوی دیگر نقشه هم ناپلئون برای دور کردن ناوگان دریایی انگلستان ازمانش، مشکلات زیادی با دریاسالار پیرش، ویولنوو داشت که باعث شد برنامه تسلط برمانش با مشکل روبرو شود.

نبرد اولم
 
پس از آنکه نقشه حمله به انگلستان شکست خورد، ناپلئون متوجه اعضای دیگر اتحادیه شد. ارتش بزرگی از روسیه برای پیوستن به ارتش اتریش درحرکت بود که بناپارت در یک اقدام متهورانه به استقبال دشمن رفت. او خوب می دانست چگونه دشمنان را به تکه های کوچک تقسیم کند تا راحت بر آنها پیروز شود. این جنگ که به نبرد اول معروف شد، برای اتریشی ها اسفبار بود. 61 هزار سرباز اتریشی تسلیم شدند. 200 قبضه توپ غنیمت فرانسوی ها شد. ولی همه اینها در برابر بی مدافع ماندن پایتخت افسانه ای آنها ناچیزبود. وین که 400 سال در برابر جملات عثمانی ایستادگی کرده بود، بدون مقاومتی درمقابل قدرت انقلاب زانو زد.

دیدار در دریا
 
پس از فتح وین، ناپلئون باید برای یک کار ناتمام دوباره به دریا بر می گشت؛ فتح انگلستان. دریاسالار نلسون- فرمانده ناوگان دریایی انگلستان که متوجه تجمع نیروهای فرانسوی در اطراف قادس (Cadis- بندری در جنوب اسپانیا و نزدیکی تنگه طارق)- شده بود، به سرعت دست به کار شد و با قسمت عمده ناوگان دریایی سلطنتی رهسپار آخرین ماموریت زندگی خود شد. اوضاع در دو سوی میدان کاملاً متفاوت بود. فرانسوی ها بیشتر افسران خود را در پاکسازی های گسترده، پس ازانقلاب کبیر از دست داده بودند و نیروهای آنها تجربه چندانی در نبرد دریایی نداشتند. حال آنکه ملوانان جزیره مردانی بودند که بخش عمده زندگی خود را روی آب سپری کرده بودند و سال ها جنگ دریایی و دریانوردی، ازآنها مردانی با اراده پولادین ساخته بود.
نلسون برای ترغیب دشمن به حمله، بخش اعظم ناوگان خود را از دید ناوگان فرانسه- اسپانیا دور کرد و تنها تعداد کمی ازآنها را در دیدرس آنها قرار داد. ولی این حیله ای نبود که بتواند ویولنوو با تجربه را فریب دهد. البته ویولنوو هم می دانست با مردانی که دارد نمی تواند برنلسون غلبه کند ولی دستور جدید ناپلئون همه چیز را تغییر داد. او به ناوگان خود فرمان داد تا از تنگه طارق عبور کرده، وارد دریایی مدیترانه شده و با سرعت هر چه تمام تر خود را به ناپل برسانند. ناپل، شهری در ایتالیاست که آن زمان تحت سیطره ژوزف بناپارت- برادر ناپلئون- بود. ژوزف در برقراری حکومت در ناپل به کمک احتیاج داشت. این حرکت ناوگان، کافی بود تا نلسون نیروهایش را جمع کرده و مانند یک بلای آسمانی در سر راه فرانسوی ها حاضر شود.

آغاز مهم ترین نبرد دریایی تاریخ
 
نبرد برای ناوگان فرانسه غیر قابل اجتناب بود. آنها حتی نمی دانستند که پنج فروند از بهترین کشتی های انگلیسی برای گشتزنی به دریای مدیترانه ارسال شده اند. کشتی های نلسون نزدیک شده و توپ های جنگی آماده شلیک شدند. ویولنوو به سرعت دست به کار شد و با ایجاد یک هلال گسترده از کشتی های جنگی در نزدیکی دماغه ترافالگار یک خط دفاعی قدرتمند در مقابل ناوگان سلطنتی درست کرد. علت این آرایش نیروی ویولنوو این بود که نلسون مجبور می شد برای استفاده مناسب از قدرت آتش خود نیروهایش را در مقابل توپخانه مهیب فرانسوی ها حرکت داده و آنها را مجبور به دور زدن کند. این درحالی بود که سرعت کم باد هم توان مانورهای سریع را از نلسون سلب می کرد. ولی سردار فرانسوی یک نکته را فراموش کرده بود؛ نلسون کسی نبود که خود را محدود به آموخته های دانشکده های جنگ کند! دریادار کهنه کارانگلیسی در یک مانور فوق العاده نیروهایش را به دو ستون تقسیم کرد و مستقیم به سمت قلب خط فرانسوی ها یورش آورد. ملوانان فرانسوی به اندازه کافی حرفه ای نبودند تا بتوانند دستورات ساده فرمانده خود را اجرا کنند. درنتیجه قلب خطوط دفاعی آنها به اندازه کافی مستحکم نبود که مناسب دفع حمله سنگین ناوگان سلطنتی باشد. به دلیل کندی باد، نیروهای موجود در دو جناح هم توانایی انجام مانور و کمک به مرکز خط دفاعی خود را نداشتند. ولی کندی باد تنها به ضرر فرانسوی ها نبود. کند شدن سرعت پیشروی ستون های انگلیسی، باعث شد آنها زمان طولانی تری در جلوی روی ناوگان فرانسوی باشند. این امر تلفات سنگینی برآنها تحمیل می کرد. ولی همه چیز با ورود خود نلسون و کشتی سرفرماندهی عظیم او به منطقه رزم تغییر کرد.
HMS Victory ، پر قدرت ترین ناو آن دوران بود. هنگامی که خطوط فرانسوی را شکست و وارد کارزار شد، با شلیک همزمان 100 توپ که درعرشه های جانبی اش مستقر بودند، توانست تلفات سنگینی را بر پیکر دو ناو بزرگ «بوسنتور» و «ردوتیبل» نیروی دریایی فرانسه وارد کند. انگلیسی ها با قدرت در پشت خطوط فرانسوی پیش می رفتند و آنها را می شکافتند و نلسون بر عرشه ویکتوری در حال رقم زدن یکی از مهم ترین لحظات تمام تاریخ بشر بود که ناگهان شلیک یک تیرانداز فرانسوی، سینه چپ او را شکافت و ستون مهره او را خرد کرد! نلسون درحالی که نظاره گر بزرگ ترین پیروزی خود بود، در خون خود غوطه ور می شد؛ گویی همه چیز دست به دست هم داده بود تا از لرد اول دریاداری، یک افسانه بسازد. پس از عبور ستون دوم به فرماندهی دریادار کالینوود (Collinwood) از میان خطوط فرانسوی ها با وجود رشادت های سربازان انقلاب، دریانوردان با تجربه جزیره موفق شدند تا آنها را شکست دهند. حاصل نبرد نتایج ترافالگار برای ناپلئون بیشتر شبیه یکک کابوس بود. او 22 کشتی خود را از دست داد؛ در حالی که نیروی دریایی سلطنتی هیچ ناوی از دست نداد! نلسون با نقشه مبتکرانه خود موفق شده بود برتری دریایی بی چون و چرای انگلستان را حفظ کند. هر چند دراین راه جان خود را از دست داد. پس از ترافالگار، ناپلئون تلاش برای سیادت بر دریاها را کنار گذاشت و از رویای فتح لندن دست برداشت و این در حالی بود که با محاصره همه جانبه خود به وسیله ناوگان انگلستان با مشکلات متعددی روبه رو شد؛ دشواری هایی که درنهایت منجر به تسلیم او و فرانسه شد.

دریا سالار نلسون
 
1758: تولد در یک خانواده با اصلت وایکینگ
1770: ورود به خدمت در کشتی تحت فرماندهی دایی اش در 12 سالگی با وجود ضعف قوای بدنی.
1778: ناخدایی کشتی هین چین بروک در 20 سالگی.
1793: ناخدایی رزمنا و آگامنون. این کشتی یکی از پیشرفته ترین کشتی های جنگی انگلیسی بود.
1794: از دست دادن چشم راست در اثر خمپاره فرانسوی ها زمانی که قصد داشت تا جزیره کرس را فتح کند.
1797: دریافت مقام شوالیه به دلیل رشادت در نبرد با ناوگان اسپانیا در 39 سالگی- از دست دادن دست راست خود هنگام نبرد برای فتح سانتاکروز.
1798: حمله به ناوگان فرانسه در مصر و شکست آنها- در این نبرد یک ترکش به سر او برخورد کرد ولی در کمتر از یک ساعت با سر باندپیچی شده به عرشه بازگشت- این پیروزی باعث بسته شدن مسیر تدارکات برای ناپلئون شد و او را از رسیدن با اهداف خود باز داشت.
1801: رسیدن به مقام دریابانی.
1805: ترافالگار بزرگ ترین پیروزی ها در بستر مرگ در مقام لرد اول دریاداری با درجه دریاسالار.

کشتی ویکتوری
 
HMS. Victory
ورود به خدمت: 1778
سازنده: کاتهام داکیار
طول: 3M /69
ارتفاع دکل اصلی: m 5/65
وزن: 3500 تن
توپخانه: 104 قبضه


در روز نبرد ترافالگار HMS. Victory توانست با خرد کردن خط دفاعی فرانسوی ها با 104 قبضه توپ، این پیام را به جهانیان برساند که دوران ویکتوریا آغاز شده است. با وجود خروج از «خدمت فعال» کشتی در سال 1812 نیروی دریایی سلطنتی تصمیم گرفت برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره پیروزی بزرگ ترافالگار و در کنار آن ادای احترام به کشتی کالبد بی جان یکی از بزرگ ترین قهرمانان تاریخ انگلستان را به جزیره آورده بود، ازاوراق و نابود کردن آن صرف نظر کنند؛ تصمیمی که هم اکنون و پس از سپری شدن بیش از 200 سال و تبدیل HMS. Victory به قدیمی ترین کشتی جنگی در حال خدمت جهان، دوراندیشی اتخاذکنندگان آن را به رخ می کشد. این ناو سرفرماندهی (Flag Ship) نیروی دریایی سلطنتی امروز در بندر Portsmouth لنگر انداخته است و تبدیل به یک موزه شناور شده که یاد و خاطره قرن ها تلاش و از خود گذشتگی مردان امپراتوری ویکتوریا را زنده نگه دارد. البته این یادگاری عظیم آن چنان هم ارزان به دست نیامده است. سال 2009 وزارت دفاع انگلستان مبلغ 30 میلیون پوند را به سر پا نگاه داشتن نماد پیروزی بزرگ خود در یکی از تعیین کننده ترین نبردهای دریایی تاریخ اختصاص داد.




کلمات کلیدی :

ابزار نمایش رتبه گوگل یا پیج رنک ,

.

, .
mouse code

کد ماوس